به نظر شما چرا عالیترین مقام نظام اسلامی نامگذاری سالها را پی میگیرند؟
نوروز لحظهای عزیز برای ایرانیها است. همهی مردم ما با هر سلیقهای تحویل سال و نوروز را مهم میدانند. در تاریخ ایران همیشه بالاترین مقامات کشور هم نوروز را جشن میگرفتهاند. در انقلاب اسلامی نیز نوروز با پیام رهبری نظام آغاز میشود؛ چه در زمان حضرت امام رحمهالله و چه امروز در دوران رهبری آقا. ایشان بیشتر سالها را با یک نامی مشخص کردهاند که به نظر میرسد فلسفهی این کار جلب توجه مردم به یک ارزش و همینطور در نقطهی مقابل آن به یک مشکل است. بر این اساس رهبری با اطلاعات و گزارشهایی که از سراسر کشور دریافت میکنند، مطالعات و تجربهای که دارند، درک و دریافتی که از معارف اسلامی و قرآنی و مفاهیم انسانی دارند و نیز اشرافی که به مسائل کشور دارند، هر سال ملت را به یک موضوع توجه میدهند.
یعنی آیا جنس نام سال، جنس فرهنگ عمومی است؟
دقیقاً چنین است. در واقع از میان همهی ارزشها و جهتگیریهای مطلوب، رهبری یک ارزش را برجسته میکنند و در صدر قرار میدهند و توجه همگان را به آن جلب میکنند. این در واقع نوعی اعتلای فرهنگ عمومی جامعه است که از وظایف رهبری است. همانطور که میدانیم، در جامعهی ما اشکال کم نیست. البته محاسن بسیاری هم وجود دارد. مردم ما حسنهای بسیاری دارند و جامعهی ما عیبهایی هم دارد. رهبری همیشه معتقدند باید در کنار حسنها، عیبها را هم گفت؛ همینطور که برعکس آن را هم تأکید میکنند و کسانی را که فقط عیبجویی میکنند و چشم بر محاسن میبندند، سرزنش میکنند.
مقام معظم رهبری برای بیان عیبها از نقطهی مقابل آنها استفاده میکنند و آن حسنی را که توجه به آن میتواند عیبها را برطرف کند، نام سال قرار میدهند. مثلاً در جامعه بیانضباطی اجتماعی وجود داشته و ایشان روی انضباط اجتماعی تأکید میکنند. یا وقتی بخواهند با تنبلی مقابله کنند، همت مضاعف را برمیگزینند. یا وقتی بخواهند اعتماد به نفس را تقویت کنند، صحبت از نوآوری و شکوفایی میکنند. وقتی میخواهند به پرکاری و عشق به کار تأکید کنند، وجدان کار را اعلام میکنند. یا مثلاً ارزشهایی مانند رفتار علوی، نهضت حسینی و امثال اینها را که اثرگذار بوده است.
دو نظریهی انتقادی دربارهی نام سال وجود دارد. نخست اینکه نامگذاری سال وقتی اعلام میشود که از نظر اجرایی دستگاهها برنامهریزی کردهاند و بودجه را بستهاند. به همین دلیل آن نام سال در ساختار نظام وارد نمیشود. یک عده هم میگویند این نام سال تنها حالت شعاری دارد.
اهمیت نامگذاری سال به این است که کسی از آن مطلع نباشد و اعلام یکجا و یکبارهاش موضوعیت دارد. یعنی اگر از سه ماه مانده به پایان سال مسئولان کشور بدانند که قرار است نام سال آینده چه باشد، دیگر این شکل اعلام از ببن میرود و لطف و بدیع بودن آن زایل میشود؛ مثل بقیهی حرفها. مگر در بقیهی سال صحبت از ارزشها نمیشود؟ این هم میشود یکی از آنها. این است که نباید انتظار داشت که از قبل همه بدانند امسال سال چه خواهد بود. یعنی کتمان این موضوع قابل فهم است. من یک بار خدمت آقا عرض کردم که خوب است شما به بعضیها بگویید تا لااقل برنامهریزی کنند. ایشان خیلی از این پیشنهاد استقبال نکردند. رهبری بیشتر میخواهند این موضوع در اذهان تثبیت شود و جزء فرهنگ عمومی جامعه شود و برای آینده ذخیره شود.
بنابراین بیشتر وظیفهی دستگاهها توضیح شعار سال و نام سال و تبلیغ آن و جلب توجه به سوی آن است. مقصود این نیست که حالا یک اقدامات پر خرجی صورت بگیرد و مثلاً دهها میلیون تومان خرج کنند و همایش برگزار کنند و در یک حلقههای بستهای مقالات بخوانند تا خروجی آن یک کار محدود شود. نام سال بیشتر برای این است که جامعه و بهویژه جوانان در فضای یک شعار و یک نام تربیت شوند. هر کسی که دلش به حال کشور میسوزد و میخواهد این کشور بهتر پیشرفت و رشد کند، وظیفه دارد که آن نام و آن شعار را توضیح دهد. در واقع تمرکز ملی روی یک مفهوم مثل نام سال باعث میشود که آن مفهوم عمیقتر در اذهان مردم جای بگیرد.